به گزارش مشرق، امام جمعه محترم تهران هم در روز جمعه ۲۲ اردیبهشت ماه جاری، ظاهرا با اتکا به این گونه تحلیلها و بدون هیچ توضیحی، به این مسئله واکنش نشان داده و آن را مایه تاسف و تأثر خوانده اند:«نکته بعدی مسئله تأسفباری است که برای حماس پیش آمد و آنان گویا عقبنشینی کردند و مرزهای آن سال را پذیرفتند و استقلال فلسطینیها را در یک کشور مستقلی با رسمیت شناختن دشمن جاعل و غاصبی که این همه کودکان آنان را کشته است، خانههایشان را ویران کرده و خودشان را آواره کرده است، نابود کردند، گروه جهادی و مردم فلسطین زیر بار نخواهند رفت، حزبالله غیور این موضوع را محکوم کردند ولی مایه تأسف و تأثر است. » (به نقل از خبرگزاری فارس)
برای تنویر افکار عمومی و رفع هرگونه شبهه درباره عزم راسخ مجاهدان غیرتمند فلسطینی این جانب به عنوان یک فعال حامی فلسطین و کارشناس مسائل این حوزه در این نوشتار میکوشم نشان دهم نه تنها حماس کوچکترین عقبگردی از مواضع اساسی و اصولی خود نداشته است، بلکه دیدگاههای خود را به مواضع اصولی جمهوری اسلامی ایران نزدیک کرده و از این جهت شایسته است که از آن استقبال شود.
متاسفانه سوء تفاهم در این خصوص منحصر به نماز جمعه نبوده و چنان که اشاره شد در مکتوبات و منابع مختلف دیده میشود. علاوه بر این موضع گروهی از منتقدان برآمده از بعضی اطلاعات غلط و حتی برخی ادعاهای بیپایه است و بعضی دیگر از متن سند فراتر رفته و با عینک خود از تحولات منطقه درباره سند جدید حماس و آینده آن به قضاوت نشستهاند. به عنوان یک مثال در نخستین واکنشها، روزنامه ایران یک روز بعد از انتشار سند به قلم یکی از کارشناسان نوشت: «سندی که توسط خالد مشعل رونمایی شد، نشان میدهد جنبش حماس تحت فشارهای منطقهای دست به عقب نشینی استراتژیک زده است. حماس در این سند پذیرفتهاست دولت فلسطین در اراضی اشغالی ۱۹۶۷ تشکیل شود که این به منزله شناسایی رژیم صهیونیستی است. همچنین بر مسأله مذاکره با رژیم صهیونیستی تأکید فراوانی شده است. » که نویسنده حکم کرده «عقب نشینی استراتژیک به منزله شناسایی رژیم صهیونیستی انجام شده و بر مسأله مذاکره با اسرائیل تأکید فراوانی شده است»؛ دو گزارهای که اولی تأویل و تفسیر نویسنده است و دومی ادعایی کذب بیش نیست! بدیهی است موضع یک کارشناس شناخته شده، میتواند موجی از تحلیلهای تبعی را ایجاد کند که همه بر پایه اشتباه یا اکاذیب اول صادر شده باشد؛ همچنانکه چنین شده و بالاخره دامنه این موج به نماز جمعه رسیده است!
در ادامه جهت اطلاع عموم خوانندگان (از جمله عزیزان در ستاد نماز جمعه کشور) و نیز پژوهشگران و پرسشگران مروری بر سند جدید حماس داشته و ضمن طرح ادعاها و نقدهای مطرح شده به پاسخگویی در قبال آنها میپردازم؛ به این امید که بزرگان جبران مافات کنند.
بررسی ساختار و محتوای سند اصول و سیاست های کلی حماس
پس از گذشت یک سال از شکلگیری هسته اولیه حرکت مقاومت اسلامی فلسطین در ۱۹۸۷، متنی تحت عنوان میثاق حماس تدوین و منتشر شد که از همان زمان بحث ضرورت بازنویسی آن مطرح بوده است. اکنون پس از قریب سی سال، رهبران حماس بدون تصریح یا اشارهای به لغو یا ابطال میثاق ۱۹۸۸، سند جدیدی برای تبیین اصول وسیاستهای کلی حماس(وثیقه ۲۰۱۷) منتشر کردند که شامل یک مقدمه و ۴۲ بند است. در مقدمه این سند آمده است که « با این سند تجربه ما ژرف تر و درکمان مشترک و نگاهمان دارای چارچوب میشود و راه ما بر اساس زمینهها، خاستگاهها و پایههای محکم و اصولی راسخ پیش میرود و ... اصول کاری و مرزهای انعطاف ترسیم میشود. »
- مقدمه سند
در مقدمه کوتاهِ این سند موارد زیر مطرح شده است:
۱. حمد و ستایش الهی
۲. فلسطین سرزمین ملت عربی فلسطین
۳. افزایش شأن فلسطین با اسلام
۴. پایهگذاری عقیده «دفاع» در فلسطین وسیله اسلام
۵. عجز جهان از تضمین حقوق فلسطین و رنج فلسطین از اشغالگری
۶. فلسطین تحت سیطره پروژه صهیونیستی اسکانی نژادپرستانه و دشمن بشریت
۷. بر اساس وعده باطل بالفور و شناسایی رژیم غاصب در مجامع بین المللی و تحمیل با آتش و جنگ
۸. فلسطین سرزمین مقاومت است
۹. تداوم مقاومت تا
تحقق آزادسازی،
بازگشت آوارگان،
تشکیل کشور،
با حاکمیت کامل،
به پایتختی تمام شهر قدس
۱۰. فلسطین روح و قضیه مرکزی امت اسلام و وجدان بیدار انسانیت
- متن سند ۲۰۱۷
در متن سند جدید حماس ۴۲ بند در قالب ۱۲ عنوان مجزا تنظیم شده است که برای سهولت مطالعه به صورت خلاصه ارائه میشود:
۱. معرفی حماس (بند ۱)
۲. تعریف فلسطین (با تبیین حدود تاریخی بندهای ۲ و ۳)
۳. تعریف ملت فلسطین (بندهای ۴، ۵ و ۶)
۴. تعریف رابطه اسلام و فلسطین (بندهای ۷، ۸ و ۹)
۵. وضعیت قدس (بندهای ۱۰ و ۱۱)
۶. آوارگان و حق بازگشت (بندهای ۱۲ و ۱۳)
۷. تعریف پروژه صهیونیسم (در چهار بند ۱۴، ۱۵، ۱۶، ۱۷)
۸. موضع حماس در برابر رژیم صهیونیستی (در شش بند از ۱۸ تا ۲۴)
۹. مقاومت و آزادسازی(در سه بند ۲۴، ۲۵ و ۲۶)
۱۰. تعریف نظام سیاسی مطلوب در فلسطین (در هشت بند از ۲۷ تا ۳۵)
۱۱. تبیین رابطه حماس با امت اسلامی و عربی (در بندهای ۳۵، ۳۶ و ۳۷)
۱۲. تبیین بعد انسانی و بین المللی مسأله فلسطین (در پنج بند از ۳۸ تا آخر)
- اصول راهبردی سند
اصول راهبردی سند را میتوان در محورهای زیر استخراج کرد که هر محور حاوی بندهای متناظر آن است:
تأکید بر محوریت اسلام
در ۱۶ بند شامل بندهای ۱، ۳، ۷، ۸، ۹، ۱۰، ۱۱، ۱۵، ۱۶، ۱۷، ۱۸، ۲۰، ۲۳، ۲۴، ۳۰ و ۳۶
تأکید بر آزادسازی تمام اراضی فلسطین تاریخی و حاکمیت کامل بر تمام قدس
در ۸ بند شامل بند ۲، ۱۰، ۱۸، ۱۹، ۲۰، ۲۱، ۲۷ و ۳۲
تآکید بر بطلان رژیم صهیونیستی از اساس تأسیس و عدم به رسمیت شناختن آن
در بندهای ۱۸، ۱۹، ۲۰ و ۲۱
نفی کلیه ساز و کارهای حقوقی و طرح های سازش فعلی از جمله پیمان اسلو
در ۸ بند شامل بندهای ۱۲، ۱۳، ۱۸، ۱۹، ۲۰، ۲۱، ۲۲ و ۲۳
تأکید برمشروعیت مقاومت و وجوب جهاد، تداوم مقاومت و حق مقاومت مسلحانه
در مقدمه و بندهای ۱، ۲۳، ۲۴، ۲۵ و ۲۶
رویکرد مردمسالارانه و تأکید بر تکثرگرایی و شراکت ملی
در مقدمه و ۱۱ بند شامل بندهای ۴، ۵، ۶، ۲۰، ۲۸، ۲۹، ۳۰، ۳۲، ۳۳، ۳۴و ۳۷
ادعاها و نقدهای وارده
اعم مطالبی که در خصوص سند جدید حماس منتشر شده است را میتوان به دو دسته ادعاها (که بدون هیچ پایه و دلیلی به سند حماس نسبت داده شدهاند) و نقدها (که بر اطلاعات ناکافی و تحلیلهای غلط و یا بیرون از متن سند بنا شدهاند) دسته بندی کرد. در ادامه ابتدا به رد ادعاهای مطرح شده میپردازم و سپس نقدهای وارد شده را پاسخ میگویم.
- ادعاها درباره سند جدید حماس را میتوان در موارد زیر خلاصه کرد که ذیل هر یک پاسخ داده شده است:
حماس، اسرائیل را در مرزهای ۱۹۴۸ به رسمیت شناخته است.
با تأکید بر حدود تاریخی کشور فلسطین و شهر قدس به عنوان پایتخت آن در حداقل ده بند، و در بندهای مختلف با عباراتی مبنی بر «نفی بالفور و طرح تقسیم و طرحهای سازش»(۱۸)، «هرگز اسرائیل را به رسمیت نمیشناسیم و کلاً اشغالگر است»(۱۹)، «هرگز از ذرهای از خاک فلسطین تحت هیچ شرایط و فشاری و هر اندازه اشغالگری ادامه یابد، چشم پوشی نمیکنیم»(۲۰)، «نفی و رد پیمان اسلو و همکاری امنیتی مندرج در آن»(۲۱)، «نفی و رد همه توافقنامهها، طرحها و پروژههای سازشکارانه»(۲۲)، «مقاومت مسلحانه به عنوان استراتژی اصلی و در رأس همه ابزارهای احقاق حق ملت فلسطین و جهاد برای آزادسازی فلسطین حقی مشروع و واجب است»( ۲۳ و ۲۵) و ضرورت «تداوم مقاومت تا تحقق آزادسازی، بازگشت آوارگان، تشکیل کشور با حاکمیت کامل، به پایتختی تمام شهرقدس»(در مقدمه) کاملاً واضح و مؤکد است که حماس با تشکیل دولت در اراضی اشغالی سال ۱۹۶۷ قصد واگذاری مابقی اراضی را به اشغالگران صهیونیست را ندارد و هرگز در سند ۲۰۱۷ این دولت جعلی پلید را به رسمیت نشناخته است.
حماس تمایل به سازش و مذاکره با اسرائیل دارد.
ادعای تمایل به سازش و مذاکره با اسرائیل نادرست است و در سند جدید چنین امری نه به صراحت و نه به قرینه هرگز مطرح نشده است. حتی خالد مشعل در پاسخ خبرنگاران تصریح کرد که هرگز با اسرائیل مذاکره نمیکنیم. البته در همه این سالها مذاکرات غیرمستقیم و از طریق واسطههای بین المللی در خصوص وضعیت زندانیان و یا مطالبات دیگرِ طرفین وجود داشته؛ همچنانکه چنین مذاکرات غیرمستقیم در کارنامه درخشان حزب الله لبنان هم که منتهی به آزادسازی بیش از چهارصد زندانی و مبادله آنان با اجساد سه سرباز اسرائیلی شد، دیده میشود.
حماس سند را تحت فشار خارجی(قطر، ترکیه، عربستان و آمریکا) و نیاز به آنها تهیه کرده است.
ادعای تهیه سند تحت فشارهای کشورهای خارجی چون قطر، ترکیه، عربستان و آمریکا توسط سران و فرماندهان حماس در داخل و بیرون غزه رد شده و آقایان اسماعیل هنیه، خالد مشعل و یحیی سنوار و محمودالزهار هر یک به تشخیص ضرورتهای درونی و بین المللی حماس که منجر به تهیه سند در بازه زمانی چهار ساله اخیرشد تصریح کردهاند.
شاخه نظامی و سیاسی حماس درباره سند ۲۰۱۷ با هم اختلاف دارند.
آقایان سابق الذکر بر عدم وجود اختلاف فیمابین خود در تهیه و اعلام سند جدید تأکید کردهاند و در مراسم رونمایی از سند، فرماندهان ارشد گردانهای قسام از جمله آقای یحیی سنوار و روحی مشتهی حضور یافتهاند.
به عنوان سند تنازل حماس درباره اسرائیل، عبارت «نابودی اسرائیل» در میثاق ۱۹۸۸ در وثیقه ۲۰۱۷ حذف شده است.
بر خلاف آنچه ادعا شده است در میثاق سابق هم عبارتی در خصوص نابودی(تدمیر) اسرائیل نیامده بود که در متن جدید حذف شده باشد. و با استناد به آن بتوان تنازل موضع حماس را نتیجه گرفت.
- در تحلیلهای منتقدین حماس چند نکته برجسته دیده میشود که در ادامه طرح شده و مورد بررسی قرار میگیرند.
حماس تجربه فتح را در مسیر سازش تکرار میکند.
سران سیاسی و سرداران حماس هرگونه شبیه پنداری وضعیت کنونی حماس با فتح را مردود میدانند؛ از جمله آقای محمود الزهار از رهبران حماس، ساکن در غزه و پدر دو شهید و مورد احترام جمهوری اسلامی ایران که چنین ادعایی را واهی و اهانت به حماس دانسته است.
حماس خصومت با یهود را از اصول خود حذف کرده و «اشغالگران صهیونیست» را دشمن میشمارد.
در توضیح یکی از وجوه شاخص تنازل حماس از مواضع قبلی خود، بعضی کارشناسان گفتهاند که چرا حماس بر خلاف میثاق قبلی که «یهود» را دشمن ملت فلسطین تعریف کرده بود، اینک یهود را از دایره خصومت خارج کرده و دشمن را به «صهیونیستهای اشغالگر» تقلیل داده است؟ به نظر میرسد که این از نکات برجسته و مثبت سند جدید است و نباید نقطه ضعف تلقی شود؛ زیرا اولاً این تعریف و تفکیک را هر عقل سلیم میپذیرد و ما با همه خصومت با رژیم صهیونیستی، در نظام اسلامی ایران به اقلیت یهودی سهمیه نمایندگی در مجلس شورای اسلامی را داده و برای ایشان قائل به حقوق مذهبی و سیاسی و اجتماعی هستیم. ثانیاً دلیلی ندارد که ذیل ادعای یهودستیزی مثلاً ترور یک یهودی در کشورهای دیگر به حماس نسبت داده شود و ثالثاً با چه منطقی حماس باید موضع دشمنی با یهود را در پیش بگیرد و اشغال را متأخر بر آن قرار دهد!؟ گفته شده است که در اراضی اشغالی، یهود و صهیونیست بر هم منطبق هستند! سلمنا! آیا خصومت فلسطینیان با آنها به دلیل یهودیت آنان است یا اشغالگر بودنشان!؟
سکوت حماس درباره اخوان المسلمین و ارتباط تشکیلاتی با آن توطئه آمریکا و صهیونیسم است.
بعضی منتقدان به سکوت سند جدید درباره ارتباط تشکیلاتی حماس با اخوان المسلمین مشکوک و معترضند و آن را اجرای دسیسه آمریکا و صهیونیسم ارزیابی میکنند. عجبا! شگفت نیست که ما زمانی با تعابیر خود خشمگینانه از ربط تشکیلاتی و همدلی حماس با اخوان سوریه و مصر سخن گفته و آنان را محکوم و سرزنش میکنیم و زمانی که حماس در این باره سکوت میکند و بر وجود ارتباط تشکیلاتی با اخوان تأکید و اصرار نمیکند، باز هم حماس را محکوم میکنیم و مجری و یا فریب خورده دسایس آمریکا و صهیونیسم میدانیم!؟
گمانه زنیهایی درباره زمان اعلام سند و ارتباط آن با سفر محمود عباس به آمریکا و دیدارش با ترامپ و ... شده است.
درباره زمان اعلام سند و ارتباط آن با انتخابات داخلی حماس نقدهایی وارد شده که طرح آن به لحاظ فنی بودن موضوع و مشکلات در برگزاری انتخابات و زمان و نحوه پیشرفت کار سبب تطویل کلام است؛ اما روشن است که به تصریح رهبران حماس، تصمیم به تهیه سند جدید بیش از چهار سال پیش اتخاذ شده و در یک فرآیند چهار ساله متن تهیه و نهایی شده است و محتوای آن ربطی به سفر محمود عباس به آمریکا یا دیدار ترامپ از منطقه ندارد. تصور این است که اعلام سند توسط شخص مشعل قبل از پایان دوره ریاست وی در دفتر سیاسی، با هدف احترام به وی بوده که محصول تلاش سیاسی و حقوقی خود را در دوره صدارت خود ارائه کند.
ادبیات و گفتمان غالب در سند ۲۰۱۷ نسبت به منشور ۱۹۸۸ تغییر کرده و رویکرد ایدئولوژیک ندارد.
تغییر لحن و ادبیات و گفتمان غالب در سند جدید در مقایسه با میثاق پیشین البته واضح و آشکار است. منشور قبلی متنی کاملاً ادبی، احساسی و ایدئولوژیک با بهرهای از آیات و احادیث و اشعار عربی در مدح مقاومت و مبارزه و اتفاقا فاقد وجوه سیاسی و حقوقی بود. برای مثال در میثاق پیشین فقط از فلسطین نام برده میشد؛ بدون این که به حدود و مرزهای آن اشاره شده باشد؛ یا دشمنی با یهود و یا تأیید فتح. بر این اساس و بسیاری از نیازهای مستحدثه در فرآیند حقوقی و سیاسی قضیه فلسطین، ادبیات و متن سند جدید کاملاً سیاسی و حقوقی است و پاسخ بسیاری از پرسشها درباره مواضع حماس در موارد مختلف و پیچیده را در خود دارد در عین این که در سراسر سند گفتمان اسلام و ادبیات و واژگان اسلامی محوریت و حاکمیت دارد.
جهاد اسلامی این سند را نپذیرفته است.
در خصوص موضع جهاد اسلامی باید تصریح کرد که دو تشکل جهادی حماس و جهاد در عرصه مبارزه با رژیم صهیونیستی فعال بوده و هر دو در میان ملت فلسطین ریشه و پایگاه دارند و شهدای متعددی را تقدیم مقاومت اسلامی کردهاند. این دو سازمان جهادی در تنازع با هم نیستند؛ لکن تفاوتهایی در نحوه رویارویی با مسائل پیش رو دارند. درباره این سند، زیادالنخاله، معاون دبیرکل جهاد اسلامی فلسطین اعلام کرد که این جنبش با بسیاری از موضوعاتی که در سند سیاسی جدید حماس آمده موافق است؛ اما از موضع حماس مبنی بر موافقت با تأسیس دولت مستقل فلسطینی با مرزهای ۱۹۶۷ استقبال نمیکند. جهاد اسلامی در سال ۲۰۰۶ هم قائل به مشارکت در انتخابات نبود؛ لکن حماس در انتخابات غزه شرکت کرد و با رأی مردم، حاکمیت این منطقه را از دست سلطه خودگردان خارج کرد. از این جهت این موضع جدید نبوده و در واقع حماس در این مسیر رهرو راهی است که شیخ احمد یاسین رهبر شهید حماس گشوده بود که در هر جای فلسطین که ممکن و مقدور شود، باید حاکمیت فلسطینی برپا شود و در کنار این ایده، شیخ شهید بر به رسمیت نشناختن رژیم صهیونیستی در باقی مناطق اشغال شده و لزوم آزادسازی همه اراضی فلسطین از طریق مقاومت مسلحانه تأکید داشت.
مجرد اشاره به تاریخ ۱۹۶۷ و نیز قبول تشکیل دولت در مرزهای ۱۹۶۷ در بند ۲۰ سند جدید به معنای قبول رسمیت و حاکمیت اسرائیل در اراضی اشغالی ۱۹۴۸ است و از این جهت عملی ناموجه و عقب نشینی از مبارزه و مقاومت تعبیر میشود.
متاسفانه بعد از فروپاشی عثمانی، با دسیسه استعمار ملت فلسطین موفق به استفاده از حق حاکمیت خود نشد و ناگاه خود را با اشغال سرزمینی و اعلام موجودیت کشوری جعلی مواجه دید. اکنون حماس ضمن تأکید مکرر بر اشغالگری اسرائیل در کل اراضی فلسطین تاریخی و عزم و اراده برای تداوم مقاومت و گزینه راهبردی مقاومت مسلحانه جهت آزادسازی تمام اراضی اشغالی، در واقع گام نخست را در تشکیل دولت و اعمال حق حاکمیت ملیِ مردمی برداشته است که دهها سال از حق مشروع خود بازداشته شدهاند و میخواهند که با پیشرفت مرحله به مرحله، حاکمیت خود را بر اراضی اشغال شده کشورشان عینیت بخشند؛ گسترش دهند و تثبیت کنند. خصوصاً باید توجه داشت که حماس با وجودی که در میان ملت فلسطین در خارج از غزه هم از پایگاه قوی اجتماعی برخوردار است، لکن هم اینک از نظر قلمرو اقتدار و حاکمیت در محدوده غزه زندانی است و امکان حضور در کرانه را ندارد و رزمندگانش با پلیس خودگردان درگیرند و بسیاری از آنها در زندانهای سلطه اسیر شدهاند. قبول تشکیل دولت در مرزهای ۱۹۶۷ در کنار تأکید مکرر و مصرح بر تداوم مقاومت و مقاومت مسلحانه به عنوان گزینه راهبردی حماس، هرگز به معنای پذیرش اراضی اشغالی در ۱۹۴۸ برای اسرائیل نیست و عملاً به حماس این فرصت را میدهد که برای ورود در حاکمیت کرانه خیز بردارد و برای تسهیل پروژه مقاومت و حتی تسلیح کرانه اقدام کند. شاید ذکر یک مثال در تقریب حقانیت حماس در تشکیل دولت در اراضی فعلا موجود مفید باشد. آیا حکمرانی دولت قانونی سوریه در بخشی از اراضی این کشور، در کنار عزم و اراده برای آزاد سازی باقی خاک آن از اشغالگران داعش و معارضان مسلح، به معنای پذیرش رسمیت و حاکمیت دشمن و دولت خلافت در اراضی اشغالی از سوی نظام و ملت سوریه است!؟ آیا میتوان به نظام حاکم مشروع آن کشور حکم کرد که تا تحقق صد در صدی اراضی تحت حاکمیت خود، عجالتاً از اقتدار و حکمرانی بر اراضی فعلا موجود چشم بپوشد!؟
ماجرای شراکت ملی و شناسایی فتح به عنوان چارچوب ملی برای ملت فلسطین در بند ۲۹ موجب تقویت روند سازش میشود.
به نظر می رسد این موضع حکایت از تیزهوشی رهبران حماس دارد که با عدم پذیرش پیمان اسلو و روند سازش، از ظرفیتهای تولید شده در این روند برای حاکمیت نمایندگان واقعی ملت فلسطین بهره میبرند. البته در خصوص پذیرش ساف نیز این امر موکول به اصلاح ساختار ساف و دموکراتیک شدن آن (بخوانید امکان نفوذ حماس در ساف) و مسؤولیتش در حفظ حقوق ملی و مقاومت و مطالبات ملت فلسطین شده است.
بعضی امتیازات و نقاط قوت سند در ارتباط با مطالبات و مواضع جمهوری اسلامی ایران
تأکید بر دین اسلام به عنوان جامع همه نواحی زندگی و مناسب هر زمان و مکان با روح اعتدالی و میانه روی(بند ۸) و نفی هر افراطیگری و تعصبات دینی، قومی و فرقهای(۹) که تمایز تفکر حماس را از تشکیلات مخوف جهادی سلفی به روشنی تبیین میکند
تأکید بر هرگز به رسمیت نشناختن موجودیت اسرائیل
۳. تاکید بر کلیت اراضی تاریخی فلسطین به عنوان حدود کشور فلسطین و نه یک وجب کمتر
۴. تأکید بر یکپارچگی ملت وهویت فلسطینی بدون تمایزی در مرزهای ۴۸ و ۶۷ و آوارگان و سکنه فارغ از دین و فرقه گرایی
۵. تاکید بر حق بازگشت آوارگان و مخالفت با تصفیه آنان
۶. تأکید بر عدم پذیرش تمام طرحهای سازش و تبعات آنها در مراجع بین المللی
۷.تأکید بر تداوم مقاومت و مشروعیت حق جهاد و مقاومت مسلحانه به عنوان گزینه راهبردی و در رأس گزینههای دیگر
۸.حرکت و خیز به سوی حاکمیت بر کل اراضی در دسترس با استفاده از ظرفیتهای تولید شده در اسلو بدون پذیرش آن
۹. تأمین امکان خروج از حبس غزه و ورود در حاکمیت کرانه باختری
۱۰. تأمین فرصت تسلیح کرانه باختری
۱۱. تأکید بر کلیت شهر قدس با وجود فشارهای آمریکا و روسیه
۱۲. اعلام استقلال تشکیلاتی از اخوان
۱۳. تأکید بر عدم مداخله در امور و منازعات کشورهای دیگر و محوریت قضیه فلسطین
۱۴. تأکید بر ارزش های مردمسالاری، شراکت ملی و حقوق اقلیتهای دینی و اقشار مختلف ملت فلسطین؛ خصوصا زنان فلسطینی
بر این اساس چنین به نظر میرسد که در بیانیه جدید، حماس از هیچ یک از اصول اساسی مقاومت اسلامی در فلسطین عدول نکرده است و تحلیلهای بدبینانه و نسبتهای نادرست میتواند موجب بی اعتمادی افکار عمومی به خط مقدم جبهه مبارزه با رژیم غاصب صهیونیستی و حتی در ابعاد وسیع تر سبب ناامیدی و انقطاع ملت شریف ایران از حمایت از مردم مظلوم فلسطین و سازمانهای جهادی شود؛ به نحوی که در نهایت برنده این منازعه رژیم پلید صهیونیستی باشد!
این بحث را که بسیار جای توضیح و تکمیل دارد، با اعلام آمادگی برای مناظره با منتقدان در مراکز علمی و پژوهشی به پایان میبرم و امید دارم که مقام محترم امام جمعه موقت تهران با عنایت به این متن و مطالعه فراتر از آن، این اظهارات را به صراحت اصلاح کنند.
* دکتر فروز رجایی فر
* در سراسر مقاله هر جا از نام اسرائیل برای رژیم جعلی غاصب صهیونیستی استفاده شده، به منظور پرهیز از تطویل عبارات و در چارچوب و ذیل همان جمله معروف و موجه حضرت امام راحل(ره) است که «اسرائیل باید از بین برود».